سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانستنی های قرآنی

دانستنی های قرآنی

    نظر

 

      برصیصاى عابد در کمند                       

داستان بر صیصاى عابد باید عبرت خوبى باشد براى والدین جوانان و همسران آنها،

 

بر صیصاى عابد مردى بود که سال ها خدا را عبادت کرده بود، به گونه اى که

 

مستجاب الدعوة شد،یعنی هر دعایی که می کرد برآورده می شد

 

از اطراف بیماران و دیوانگان را نزد او مى آوردند، او دعا مىکرد،  شفا مى یافتند، 

 

  تا آنکه زنى از زنان اشراف به دیوانگى مبتلا شد او را براىشفا یافتن پیش عابد آوردند و رفتند.

 

شیطان عابد را وسوسه کرد، همان عابدى که آن قدر عبادت کرده بود که دعایش

 

 مستجاب مى شد با این حال شیطان  رگ حساس و نقطه ضعف او را پیدا کرد ،

 

 آنقدر عابد را وسوسه کرد تا بالاخره عنان از کف داد و با آن زن زنا کرد، و

 

سپس از ترس رسوائى زن را کشت ، چون قضیه فاش شد او را گرفتند و بر سر

 

چوبه دار بستند. (دارهاى سابق همه به صورت حلق آویز نبوده بلکه محکوم را بردار

 

مى بستند تا از گرسنگى بمیرد و یا با تیرى او را مى کشتند)

در حالى که بالاى دار بود شیطان بر او ظاهر شد و گفت : من تو را به این روز

 

انداخته ام ، اگر سخنم را گوش کنى تو را خلاص مى کنم ، گفت چه کنم؟                               

 

شیطان گفت : مرا سجده کن ! عابد بیچاره گفت : با این حال چگونه تو را سجده

 

کنم ؟ گفت : به اشاره هم کافیست ! عابد با اشاره بر شیطان سجده کرد! و کافر

 

شد، شیطان نیز از او بیزارى جست و سپس او را نجات هم نداد تا اینکه در همان حال

 

کفر مرد.

تیر شیطان

(( النظر سهم من سهام ابلیس مسموم ))

امام صادق علیه السلام فرمود:

نگاه تیرى از تیرهاى مسموم شیطان است ، چه بسیار نگاهى که حسرت بسیار

 

به دنبال آورده است .